سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت عشق جل جلاله
 

گاهی انسان می بیند شخصی، شصت، هفتاد سال زندگی کرده، اما همه این مدت، همه تلاشش و هدفش و فکرش و آرزویش این بوده که مثلا پس اندازی کند و یک پراید بخرد؟!!

هدف ما از زندگی چیست؟

چرا زندگی می کنیم؟

زندگی یعنی هر کاری که در بیست و چهار ساعت انجام می دهیم.

باید اول هر کارمان را یک کلمه«چرا» قرار دهیم.

چرا غذا می خوریم؟ چرا درس می خوانیم؟...

گاهی مثلا می گوییم فلان شغل خوب نیست. خب چرا؟

وقتی فکر می کنی می بینی به این خاطر این حرف را می زنند که مثلا آن کار باعث شهرت و پرستیژ اجتماعی نمی شود.

آیا این دلیل با ایدئولوژی و جهان بینی ما سازگار است؟

اول باید یک دور برگردیم و جهان بینیمان را دوباره بررسی کنیم. اینکه به چه جور جهانی معتقد هستیم؟ آیا خدایی توانا این جهان را خلق کرده یا اینکه تمام مخلاوقات زمین و هوا و دریا، یک اتفاق است و هیچ خدایی در کار نیست!! و ادامه ایدئولوژی...

بعد بیاییم سراغ این بحث که خب ، حالا این خدایی که گفتی، در کجای زندگی ما جادارد؟

اصلا در زندگی ما هست؟!

اگر هست، چگونه ؟ توضیحی برایش بیابیم.مثلا نیتمان از غذا خوردن، این باشد که بتوانیم به وظایفمان در قبال پروردگار عالم، عمل کنیم.

همانطور که تمام لحظه لحظه زندگیمان، در حال دریافت نعمت از سوی پرورش دهنده جهانیان هستیم (تمام لحظاتی  که می بینیم و می شنویم و...) همانطور هم باید خدا در تمام لحظات ما جریان داشته باشد...

آن زندگی که خدا، در آن جریان ندارد، یک زندگی بی روح است

نکته مهم:

زندگی خیلی از مذهبی های ما که مذهبی بودنشان از روی علم نیست، زندگیشان می تواند بی روح باشد و همچنین اهل علمی که سالها مباحث دینی خوانده و تدریس کرده اند اگر اهل عرفان عملی و توجه به ذات اقدس پروردگار نداشته باشند می تواند زندگیشان بی روح باشد...


 


[ دوشنبه 91/11/30 ] [ 9:55 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 49
بازدید دیروز: 51
کل بازدیدها: 334813





Powered by WebGozar