حضرت عشق جل جلاله |
مصاحبه ای را نشریه معارف با استاد انصاریان انجام داده که بنده در سایت مشرق نیوز آنرا مشاهده کردم که بخش کوچکی از آنرا در اینجا گذاشتم. برای دیدن متن کاملش می توانید به اینجا رجوع کنید. تحلیل شما از گسترش نشر و استقبال روزافزون از کتابهای شرح احوال عرفاء و اهل معنا در جامعه چیست؟ آثار مثبت و آسیبهای محتمل این امر را چه میدانید؟ [ چهارشنبه 92/3/29 ] [ 9:47 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
بنده نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب به آقای روحانی هم رای نداده ام اما مساله ای ذهنم را مشغول کرده است بعد از پیروزی جناب روحانی، پیامک هایی ارسال شد با مضامینی شوخی که در واقع تمسخر به حساب می آید جناب روحانی، عضو خبرگان رهبری اند، پنج دوره نماینده مجلس بوده اند، نمایند رهبر در شورای امنیت ملی بوده اند، الان که رئیس جمهور شده اند تازه شده اند حسن کلید ساز!! این است فرهنگ بی فرهنگی جامعه ما! آیا ما اجازه داریم اگر از نظر سیاسی یا حتی عقیدتی باکسی مخالف بودیم، او را مورد تمسخر قرار دهیم؟! اصلا مشکل جامعه ما مشکل فرهنگی است مشکل، این نیست که اصولگرا باشیم یا اصلاح طلب مشکل این نیست که لر باشیم یا فارس یا بلوچ یا... مشکل این نیست که اهل کدام منطقه باشیم مشکل این است که فرهنگ نداشته باشیم مشکل این است که اعمالمان بر اساس احساساتمان باشد نه عقلمان مشکل این است که برای دیگران ذره ای ارزش قائل نباشیم اگر احترام به حقوق دیگران(حق الناس) در جامعه ما ترویج شود، مشکلاتمان حل خواهد شد. [ چهارشنبه 92/3/29 ] [ 6:24 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
مطمئنا خیلی از کسانی که به جناب روحانی رای داده اند، نمی خواهند گفتمان هسته ای تغییر کند، بلکه صرفا می خواهند با تدبیر بیشتری عمل شود. مطمئنا خیلی از کسانی که به جناب روحانی رای داده اند به رهبری و این نظام علاقه منداند وبخاطر اینکه ایشان نماینده رهبری اند به ایشان اعتماد کرده اند. مطمئنا خیلی از کسانی که به جناب روحانی رای داده اند، بخاطر عدم اتحاد اصولگرایان و گیج شدن، و از طرف دیگر اعتماد به لباس مقدس رسول الله(ص) به ایشان رای داده اند. مطمئنا خیلی از کسانی که به جناب روحانی رای داده اند، اگر ایشان به معیشتشان نرسد، چهار سال بعد به ایشان رای نمی دهند. مطمئنا خیلی از کسانی که به جناب روحانی رای داده اند ، نه اصولگرا هستند و نه اصلاح طلب و اصلا این چیزها برایشان مهم نیست. مطمئنا خیلی از کسانی که به جناب روحانی رای داده انداز این جنگولک بازی های حزبی خسته اند و امیدواراند ایشان همان اعتدال را در پیش گیرند و دچار حاشیه و اخراج مسئولین ارزشی و رو دادن به معاندین نظام و فتنه گران نشوند. فتنه گران هشتاد و هشت، که تا دیروز می گفتند انتخابات تحریم است و نظام، رای مردم را نمی شمارد، امروز می خواهند رای مردم به روحانی را به نفع خود مصادره کنند.رایی که خیلی مطمئنا های دیگر هم در آن وجود دارد. روکه نیست ماشاالله... سنگ پاشورقزوینه!!!
[ سه شنبه 92/3/28 ] [ 9:8 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
تا کنون، سابقه نداشته که سران کشورهای مختلف از عربهای مرتجع منطقه گرفته تا روباه مکار و آمریکای جهانخوار، به پیروزی شخصی در انتخابات ایران اینچنین شادمان شوند و تبریک گویان خود را خجل کنند! مرحوم آقا روح الله (ره) مطلبی به این مضمون دارندکه: اگر زمانی دیدید که دشمنان از دست شما خوشنود شدند، بدانید که اشتباه کرده اید. اما چند نکته مهم در اینجا وجواد دارد: نکته اول: دشمنان، فکر کرده اند با رای آوردن جناب روحانی، مردم ایران عقب نشینی کرده اند و جناب روحانی، شخصی است که مورد نظر غربی ها است. در حالی که امید است اشتباه محاسباتیشان باعث این خوش رقصی ها شده باشد و امیدواریم به زودی به این اشتباهشان پی ببرند و بدانند که کلاهی گشاد سرشان رفته است! توضیح مطلب امام(ره) پس از بیان این نکته: مصداق کلام امام(ره) در جایی است که شادمانی دشمن، بخاطر اشتباه محاسباتی اش نباشد. بلکه در واقع هم مساله شادمان کننده ای رخ داده باشد. امیدواریم جناب روحانی (همانطور که از مصاحبه شان به نظر می رسید) اشتباه محاسباتی دشمن را در عملکردشان نشان دهند تا دشمن شاد نشویم!! نکته دوم: ببینید احمدی نژاد چه بر سرشان آورده بوده که اینچنین عنان از دست داده اند و پایکوبی می کنند!! نه تنها احمدی نژاد بلکه، فلسفه تاکید رهبر بر ایستادگی ملت، در مقابل زورگویان، را بهتر می توان فهمید. نکته سوم: مطلبی که در این میان بسیار اهمیت دارد و فتنه گران و حامیان غربیشان در آن شریک اند، پارادوکسی است که نظام اسلامی آنها را در آن گرفتار کرده است. همان کسانی که امروز شادی می کنند، چهار سال قبل اتهام تقلب را به جمهوری اسلامی نسبت می دادند، این در حالی است که برگزار کنندگان انتخابات نود و دو و هشتادوهشت، عوض نشده اند!! بلکه کسی که رای آورده عوض شده و این نشان از این دارد که آنها دموکراسی را به شرط چاقو می خواهند!! یعنی در واقع خودشان را قبول دارند، نه نظر ملت را و این، عین دیکتاتوری است!! [ سه شنبه 92/3/28 ] [ 8:32 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
از وقتی نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده، دیده می شودکه دوستان مذهبی، نگران هستند. در این نوشتار بنده به دنبال این نیستم که اشکالات و تقصیرهایی که موجب پیروزی روحانی شد را توجیه کنم. بلکه به دنبال این هستم که بگویم نگرانی حزب الله هیچ جایگاهی ندارد و کاملا بی مورد است. این مساله را در قالب نکاتی بیان می کنم: نکته اول: دیروز فیلم شادی های مردم بخاطر پیروزی جناب روحانی را در اینترنت می دیدم.این مطلب به ذهنم آمد که خیلی از افرادی که اصل نظام را قبول نداشته اند، الان بخاطر رای آوردن یک طلبه که سالها نماینده رهبری بوده اند و هنوز هم ادعای اطاعت از ایشان را دارند، شادی می کنند.(آن هم در انتخاباتی که خودنظام آنرا برگزار کرده است!). همینقدر که این عده از مردم ، به نظام امیدوار شده اند برای نظام اسلامی بسیار مهم است . در خیلی از کشورها مثل ایران وآمریکا و... دو یا چند حزب و جناح وجوددارد که باهم رقابت دارند و هردو، داخل نظام محسوب می شوند. اگر در دوره ای یکی از اینها شکست بخورد، دیگری سر کار می آید، اما اصل نظام باقی می ماند(در روی یک پاشنه نمی چرخد!). اگر مملکت را به یک حزب تبدیل کنیم، وقتی مردم از آن حزب روی گران شدند، یعنی از اصل نظام روی گردان شده اند و این فاجعه است . اصلا اگر همینطور جلو می رفتیم، و در چند دوره آینده اصلاح طلبان وارد قدرت نمی شدند، کم کم از نظام به کلی جدا می شدند و با آنها عده زیادی از مردم هم از اصل نظام جدا می شدند. از طرف دیگر، اصولگرایان هم که دچار اختلافاتی شده بودند، به دو طیف اصلی تبدیل می شدند و شاید در چند دوره آینده، با هم چنان درگیر می شدند که یکی از آنها نیز از نظام جدا می شد. اینکه نمی شود هر از چند دوره، عده زیادی را از نظام جدا کرد. مگر رهبری نمی فرمایند جذب حد اکثری و دفع حد اقلی؟! پیروزی جناب روحانی ، شاید برای اصولگرایان شکست محسوب شود، اما برای اصل نظام، بسیار لازم و مفید بود. دوستان متوجه باشند که در مورد انتخابات، اصلاح طلب و اصولگرا و... همه، در زمین نظام بازی می کنند! نکته دوم: با رای آوردن جناب روحانی، هیچیک از طیفهای اصولگرا، نگران این نیستندکه رئیس جمهوری که به او رای داده اند، فلان خرابکاری را نکند،یا اینکه نیاز نیست کارهای ایشان را توجیه کنند، گذشته از اینها اگر گاهی دلشان هم از زمانه گرفت، انتقادی هم به دولت می کنند!! اما اگر یکی از اصولگراها مخصوصا آقای جلیلی رای آورده بود، گذشته از اینکه دائما این نگرانی وجود داشت، احتمال این هم بود که مردمی که الان به اصل نظام اعتماد کرده اند، دو سال دیگر به خیابان بریزند و اصل نظام دچار مشکلات عدیده شود. اگر این اتفاق هم نمی افتاد، مشکلاتی که در هر دولت قطعا وجود دارد، باعث می شد نماینده مذهبی ها به این زودی ها نتواند پیروز میدان شود.(روشن است که جناب روحانی هشت سال آینده«اگر به هشت سال برسد» اوضاع امروز احمدی مظلوم را دارد!) نکته سوم: یکی از مسائلی که شاید حزب الله به خاطر آن، می خواهد که یک فردمذهبی اداره امور را به دست گیرد این است که مسائل دینی مورد هجمه واقع نشود و بلکه ترویج شود. باید عرض کنم مگر در دوره جناب حاج محمود مظلوم، این مسئله چقدر رعایت می شد؟! اصلا هر مشکلی که پیش می آمد، به گردن دین می افتاد. گذشته از اینکه اتفاقاتی افتاد که اصلا برای مذهبی ها خوشایند نبود. گذشته از این، به نظر بنده همانطور که در بحث های اقتصادی مسئله خصوصی سازی مطرح است ، باید در مسائل فرهنگی هم مساله خصوصی سازی را جدی بگیریم. حتی بهتر است بگوییم خصوصی مانی(خیلی از مسائل فرهنگی به دست مردم است و نباید گذاشت که دولتی شوند)! یعنی هرکار فرهنگی که به دست خود مردم بوده، همیشه ماندگار است، اما اگر کاری دولتی شد، با رفتن آن دولت، آن مساله هم منتفی است. به عنوان مثال همین بحث های تبلیغ طلبگی که مردم عهده دار آن هستند و متاسفانه کم کم در حال دولتی شدن است در زمان هر حکومتی توسط خود مردم اجرا می شده. ما نباید دینمان را منوط به یک دولت، یا یک حزب خاص کنیم که با رفتن او،دینمان را هم از دست رفته ببینیم. بله اصل نظام، در بقاء دینمان اهمیت دارد، اما اصل نظام کجا و حزب اصولگرایی کجا؟!! آن هم اهمیت دارد ، نه اینکه کلا منوط به آن است. مساله دیگر که به صورت خاص برای مذهبی ها مهم است بحث حجاب است. سول بنده این است که در دولت جناب حاج محمود مظلوم، چقدر در این بحث به خواسته مان نزدیک شدیم؟! چه مقدار از کار را باید به صورت فرهنگی جلو برد و چه مقدارش را به صورت نظامی؟! گذشته از اینکه در دولت ایشان امثال مجله خاتون منتشر شد که بر علیه حجاب بود!! البته امیدواریم در دولت جناب روحانی، نه مجله خاتون منتشر شود و نه آن افتضاحات دوره خاتمی! نکته چهارم: دیده شده که در روزهای اخیر، برخی از اصلاح طلبان بدمستی می کنند!! اینها بایدمتوجه باشند که جناب روحانی، اصلا اصلاح طلب نیست. اینرا خود سرانشان هم اذعان کرده اند. امیدواریم چنانچه آقای حداد گفتند، ایشان به قولی که داده اند در مورد اعتدال، عمل کنند و معاندین نظام را در دولتشان جای ندهند. در غیر این صورت، ما چهار سال حاشیه خواهیم داشت نه دولت! چون موافقان نظام با ایشان درگیر خواهند شد و ایشان نمی توانند به خواسته های مردم پاسخ مناسب دهند و کارشان حاشیه پردازی می شود تا اداره دولت! اصلا پیروزی جناب روحانی نشانه اقبال مردم به سمت اصلاح طلبان نیست. تایید این مطلب، پیروزی قاطع اصولگرایان در انتخابات شورای شهر است. رای آوردن آقای روحانی بخاطر مسائل مختلفی بود که نیاز به تحلیل مفصل دارد. یکی از آنها عدم اتحاد اصول گرایان بود. برخی از دوستان می گفتند در روستا و حتی شهر، بعضی از مردم به ما گفته اند که به روحانی رای داده ایم. پرسیدیم چرا؟ پاسخ شنیدیم که اصولگرایان که فرد خاصی را معرفی نکردند، ما هم گفتیم همین آخونده خوبه، به همین رای بدیم! نکته پنجم: خوب است هر گروهی بعد از مدتی، به عملکردش به دقت بنگر و نقاط ضعف و قوتش را دریابد تا به طور کلی منحل نگردد. برای اصولگرایان توهم زده، این شکست بسیار می تواند درس عبرتی باشد تا خیال نکنند هرکاری کنند مردم آنها را می خواهند! خوب است به جای اینکه تقصیر را به گردن هم اندازند همه به سهم خود، خودرا مقصر بداند و برای رفع نقصش تلاش کند و متوجه باشند که ثمرده اختلاف ، چیزی جز شکست نیست. حالا بروید به جان احمدی مظلوم دعا کنید!! نکته ششم: برخی از دوستان، هنوز دولت جناب روحانی شورع نشده ، شروع به بدگمانی کرده اند. ما که هنوز ایشان را به خوبی نمی شناسیم. اجازه دهید شروع کنند و خرابکاری ببینیم، بعد ما هم شروع کنیم!! نکته هفتم: بروید خدا را شکر کنیدکه عارف پیروز میدان نشد!!! در آخر از انتقادات و نظرات شما سپاسگزارم.
[ دوشنبه 92/3/27 ] [ 5:8 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
قبل از تایید صلاحیت ها احساس می شد موجی در کشور در حال ایجاد است به نفع آقای هاشمی.(اینکه چگونه این موج ایجاد می شد کار ندارم) بعد که صلاحیتشان احراز نشد، یکی از دوستان در کلاس دانشگاه می گفت: چقدر ایشان محبوب شده. صهیونیست ها می گویند حافظه تاریخی جوامع، سه سال است . بعد از سه سال می توانی حرفی بزنی یا عملی کنی دقیقا خلاف عمل یا حرف سه سال قبلت!! یادمان نرفته که آقای خاتمی به این خاطر رای آورد که با آقای هاشمی مخالفت کرد! و احمدی نژاد بخاطر مخالفت با خاتمی و هاشمی! گاهی اوقات حرف هایی که از طرف برخی اصلاح طلبان مطرح می شود انسان احساس می کند که آنها فکر می کنند ما دوران ذلت بار اصلاحات را فراموش کرده ایم که اینگونه از آن دوران حمایت می کنند! خلاصه منظورم این بود که فراموشی مساله مهمی است. چند سال دیگه همین کسایی که به احمدی بد و بی راه می گن، واسه اش سر و دست می شکنن! فراموشی! [ شنبه 92/3/18 ] [ 6:14 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
اگر کمی به حافظه محترمه فشار آورید، به یاد خواهید آورد که هشت سال قبل، ساختن این هم خانه در کشور به رؤیا شبیه بود. همینطور این همه پل. این همه جاده. این همه کارخانه. این همه ... همه... همه ... احمدی نژاد انصافا کار کرد. هرکس، هشت سال قبل شهر خود را به یاد آورد. اما حاشیه های ایشان بر متن غلبه کرد و کار را به اینجا رساند. خانه نشینی ایشان، جریان مشائی، یک دندگی ها، از یک طرف و برنامه ریزی سرمایه داران برای خراب کردن او در این اواخر هم از طرف دیگر. اما احمدی انصافا کار کرد. خدایا عاقبت امور ما و ایشان را ختم به خیر کن. [ شنبه 92/3/18 ] [ 5:44 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
ارسطو دموکراسی را شکل فاسد حکومت می دانسته و معتقد بوده که اکثریت مورد ادعای دموکراسی، یک مقوله عددی است نه ارزشی و افق برنامه ها بیشتر تحت تاثیر خواستهای زودگذر مردم قرار می گیردو در نتیجه مصالح تاریخی جامعه لحاظ نمی شود. اگر دقت کرده باشید، در تبلیغات انتخاباتی این دوره ، بیشتر بحث ها حول محور اقتصاد می چرخد. می گویند ما برنامه داریم و می توانیم اقتصاد را در صد روز یا شش ماه یا... به فلان جا برسانیم. اما ندیده ام کسی بگوید برنامه دارم که مشکل طلاق را چگونه حل کنم. ندیده ام کسی بگوید مشکل بد حجابی را چگونه حل می کنم. ندیده ام کسی بگوید مشکل نبودن فرهنگ عمومی جامعه از دوبله پارک کردن گرفته تا ارزش قائل نشدن برای دیگران و تعرض به حقوق و اموال دیگران(مگر جایی که مثلا دوربین باشد!!) را چگونه حل می کنم. مجلسمان هم که تقریبا همه بودجه های فرهنگی و پژوهشی مملکت را در بودجه جدید قطع کرد. حالا نمی شد امسال پل ساخته نشود، اما به فرهنگ اهمیت داده شود؟!! همه می گویند انقلاب سال 57 یک انقلاب فرهنگی بود. اما اینکه از این انقلاب چه مقدارش باقی مانده است قضاوتش با شما. [ پنج شنبه 92/3/9 ] [ 12:2 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |