حضرت عشق جل جلاله |
خیلی اوقات که عصبانی می شویم، بعد که به علت آن عصبانیت می اندیشیم متوجه می شویم که مساله خاصی هم اتفاق نمی افتاد. مثلا بچه می خواهد آب بخورد و دقت نمی کند و نزدیک است آب را بریزد. خب این می شود علت یک عصبانیت. در مورد آن مفهوم کلی که همه این موارد را شامل می شود ، می توان گفت که در واقع، حساسیت زیادی است. اینکه دیدی ما به مسائل چگونه است. آن گونه که خیلی از متدینین به مساله طهارت و نجاست اهمیت می دهند، دین حساسیت ندارد. آن گونه که خیلی از پدر و مادرهایی که یک فرزند دارند نسبت به محافظت از فرزندشان حساس اند، کسانی که چند فرزند دارند، اینگونه حساس نیستند. این حساسیت ها که در زندگی ما وجود دارد، باید متعادل باشد. وسواسی فقط در طهارت و نجاست نیست؛ بلکه در همه مراحل زندگی از تربیت فرزند گرفته تا خرید کردن و ازدواج و... هست. نمی گویم نباید حساسیت داشت. بلکه می گویم باید به جا و به اندازه حساسیت داشت. قبل از عصبانی شدن، باید دید آیا این مساله، ارزش عصبانی شدن را دارد یا نه؟! اگر دارد تا چه اندازه؟ خلاصه که باید تمرین کرد تا کم کم بر اعصاب مسلط شد. [ شنبه 92/6/2 ] [ 12:49 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |