حضرت عشق جل جلاله |
رفیقمه... نه بابا این حرفا چیه... فقط با هم رفیق هستیم...رفیق اجتماعی این کلماتی است که شاید گاهی از دختراهایی که دوستان پسر دارند شنیده باشید. اما این دخترها تا چه حد از شخصیت مردها اطلاع دارند؟! تا چه حد می شود به یک مرد، از این جهت اعتماد کرد که فقط در حد یک رفیق اجتماعی باقی بماند و به شریک جنسی تبدیل نشود؟! مردها از نظر جنسی، نیاز شدیدی دارند، حتی شاید بتوان گفت خیلی از رفاقتهایشان با اینگونه خانم ها نیز ریشه در همان لذات جنسی داشته باشد ... همه چیز در یک ردوبدل کردن جزوه باقی نمی ماند... گاهی یک مرد از دستخط یک دختر تاثیر زیادی می پذیرد... تخیلات و اوهام به سراغش می آید و او را رها نمی کند. اگر دخترها می دانستند که با خیلی از کارهایی که به نظرخودشان اصلا مهم نیستند، چه بر سر یک جنس مخالف می آورند؛ اما بهتر که نمی دانند! چون شاید در آن صورت خیلی اوضاع مردها بدتر می شد! البته شاید هم خانم دخترها اینقدر منصف و دلرحم باشند که اگر اینرا می دانستند، از خیلی از کارها دست بر می داشتند، نه بخاطر عرف و شرع و قانون، بلکه بخاطر دل آقا پسرها و آرامش روحی جنس مخالف! دخترها معمولا به دنبال یک تکیه گاه مطمئن هستند، در حالی که تکیه بر یک مرد مجرد که صرفا قرار باشد در حد یک رفیق اجتماعی باقی بماند، نمی تواند یک تکیه گاه مطمئن باشد ... یک مرد چگونه می تواند به یک دختر که به او اعتماد ندارد اعتماد دهد و تکیه گاه او باشد، گفتم دختر به او اعتماد ندارد. دلیل این حرفم این باشد که اگر دختر به او اعتماد داشت او را صرفا در حد یک رفیق اجتماعی نمی خواست. هرقدر اعتماد کنی اعتماد دریافت می کنی. ای دختری که یک مرد شهوانی را به عنوان رفیق اجتماعی ات و تکیه گاهت در نظر می گیری، بدان و آگاه باش که نه آن مرد تو را بخاطر آنچه تو دوست داری که تو را بخاطر آن بخواهد، می خواهد و نه تو می توانی به او به عنوان یک تکیه گاه بنگری!
چنین تکیه گاه هایی خطرناکه ... خطرناک! [ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 2:36 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |