حضرت عشق جل جلاله |
با سلام و ادب خدمت شما خواهر بزرگوار و عرض تبریک به مناسبت ورودتان به دانشگاه. امیدوارم با ورق خوردن برگی تازه از زندگیتان، این دوران را با امید و شادی آغاز نموده باشید و با کامیابی و موفقیت به پایان ببرید. چنانچه در این مدت مشاهده نموده اید تلاش و کوشش علمی در فضای دانشگاه با فضای مدرسه، قدری متفاوت است. در دانشگاه با توجه به دوری از خانه و خانواده و همراهی بیشتر با دوستان و هم کلاسی ها شما از اختیار و آزادی عمل بیشتری برخوردارید و با توجه به حضور طیف ها و گروه های مختلف فکری در فضای دانشگاه، قدرت انتخاب شما نیز افزایش میابد و این شمایید که با تصمیم گیری های مناسب زندگی خود و آینده خود را خواهید ساخت و کمتر از قبل، دیگران برای شما تصمیم خواهند گرفت؛ بنابر این شما بیش از پیش مسئول اعمال خود خواهید بود. انسان هرچه از نظر سنی بزرگتر شود و در موقعیت های جدید قرار گیرد با توجه به استفاده مناسب از آن جایگاه می تواند بر رشد خود بیافزاید؛ یا برعکس با عدم استفاده مناسب از آن موقعیت، اندوه و حسرت سالهای بعد را برای خود و اطرافیان رقم بزند. به عبارت دیگر بزرگی انسان نه به افزایش سن، بلکه به استفاده مناسب از موقعیت های زندگی و تقویت بُعد انسانی خود می باشد که از خدای متعال توفیق شما در این عرصه را خواستارم. و اما یک داستان... سال ها قبل مردم این سرزمین تصمیم گرفتند نظامی در این کشور حاکم باشد که بر اساس مبانی دینی اداره شود. این مساله ریشه در پیشینه قدیم و حتی باستانی این ملت داشت و در واقع بخشی از انگیزه مردم برای انقلاب، مقابله با حرکتی بود که از سوی غرب و غرب گرایان در ایران بر علیه دین، آغاز شده بود. تا قبل از انقلاب اسلامی دو نظریه مهم برای اداره جامعه در دنیا مطرح بود. یکی کمونیسم و دیگری لیبرالیسم که اینها در واقع مبانی تشکیل دو بلوک شرق و غرب را به رهبری شوروی و آمریکا بر عهده داشتند. اما با ظهور انقلاب اسلامی نظریه ای جدید در مقابل دو نظریه موجود، مطرح شد. در حالی که بسیاری از نظریه پردازان جهان معتقد بودند دوران دین و دین داری سپری شده و زین پس، انسان بدون نیاز به خدا و تنها با تکیه بر عقل خود جهان را اداره خواهد کرد و زندگیش را خواهد ساخت، انقلابی به وقوع پیوست که اندیشمندان جهان را مبهوت خود ساخت؛ چرا که ادعا می کرد می توان جامعه را با جمع میان دین و عقل اداره کرد و این چیزی بود که هیچیک از دو نظام رایج آن دوره نمی پذیرفتند. کمونیست ها که به شدت مخالف دین بودند و با آن مبارزه می کردند و لیبرال ها اگرچه مخالف اصل دین نبودند اما حرفشان این بود که دین، حق دخالت در امور جامعه را ندارد و صرفا باید به گوشه مساجد و صومعه ها عزلت گزیند و به عبادت خود بپردازد و اداره دنیا را به ما بسپارد! امروز با گذشت نزدیک به چهل سال از آن انقلاب و با وجود تمام مشکلاتی که چه از ناحیه دشمنان و چه از خرابکاری و یا اشتباهات دوستان ایجاد شده و می شود، این جمهوری اسلامی است که با فروپاشی بلوک شرق و تجزیه شوروی، در مقابل لیبرالیسم قد علم کرده و هر کس که در مسائل بین الملل کمترین مطالعه و دقتی داشته باشد اذعان دارد که در بسیاری از میدان ها با تکیه بر دو محور عقل و دین، نظام مجهز و پیچیده و بسیار قدرتمند غرب را شکست داده است. جهان، دو قطبی ماند؛ اما این بار یک طرف قضیه نه کمونیست، بلکه انقلاب اسلامیست و این بار این تمدن غرب است که به سوی فروپاشی پیش می رود(دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره اینجور جاها کاربرد داره!) این حرکت همانقدر که لرزه بر اندام هژمونی مستکبر غربی انداخته؛ در دل عالمان آزاداندیش جهان و مستضعفین عالم، امید و محبت ایجاد نموده که هر از گاهی انقلابی در گوشه و کنار این کره خاکی با تاثیر پذیری از حرکت عظیم ملت ایران ایجاد می شود که گاه به نتیجه می رسد و اگر هم سرکوب شود صرفا تعلیق شده و پس از مدتی دوباره ... . بدون شک این آغاز راه است و این حرکت باقی خواهد ماند به لطف حق. و اما بحث در این است که ما کجای این معرکه عظیم ایستاده ایم! بدون شک هر یک از ما در قبال تمام زحماتی که برای این انقلاب کشیده شده و قطره قطره خون هایی که برای رشد این حرکت ریخته شده مسئولیت و وظایفی داریم. امکاناتی که امروز حقیر و شما در دانشگاه از آن بهره مندیم از این فداکاری ها حاصل شده است. از جمله وظایف بسیار مهم در این خصوص، معرفی تفکرات انقلاب به دنیاست که از اهمیت ویژه ای برخوردار است و البته مردم مغرب زمین و سایر ملل دنیا نیز تشنه شنیدن آن هستند. رشته ای که شما به توفیق الهی بدان راه یافته اید یکی از ابزار های مهم در این زمینه است که می توانید به خوبی از آن در این جهت بهره ببرید. ترجمه نوشته هایی که به صورت کتاب یا مقاله به زبان فارسی نوشته می شوند و از نظر محتوایی اثری فاخر به حساب می آیند به زبان های دیگر، فعالیتی است که امروزه به شدت مورد نیاز است که می تواند قدمی مثبت در پیشبرد انقلاب محسوب گردد؛ انقلابی که قطعا رو به تعالیست و هر کس خود را با او همراه نماید تعالی و رشد خواهد یافت و در تاریخ ماندگار خواهد شد. البته لازمه تحقق این مهم، این است که مقهور فضای گاها احساسی دانشگاه و برخی دوستان نشوید و با تعیین جایگاه خود در جنگ جهانی موجود بین دو جبهه حق و باطل، بدون توجه به حرف و حدیث ها و طعنه و کنایه های این و آن برای تثبیت این جایگاه برنامه ریزی نمایید و با اراده قوی و توکل به حضرت حق، آن برنامه را محقق سازید. تا یادم نرفته اینرا نیز یادآوری کنم که با خواندن زبان فرانسه ممکن است گاهی ظاهر پیشرفت غرب شما را مقهور خود سازد و فرهنگ غنی بومی را در ذهن شما کمرنگ جلوه دهد. فراموش نکنید که این فقط ظاهر تمدنی پوسیده است که با همه رنگ و لعابش رو به فروپاشی است. گذشته از اینکه هر وقت چنین اتفاقی برایتان افتاد، آن شعر مرحوم پروین اعتصامی را به یاد آورید که: روزی گذشت پادشهی از گذرگهی/ فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست پرسید زان میانه یکی کودکی یتیم/ کین تابناک چیست که بر تاج پادشاست ... نزدیک رفت پیرزنی کوژ پشت و گفت/ این اشک دیده من و خون دل شماست ... چرا که این تاج چشم نواز و براق که غرب بر سر خود نهاده و به ملت های جهان فخر می فروشد، با کشتار و غارت اموال ملت های جهان پدید آمده است. در آخر، با عذر خواهی از اطاله کلام، بار دیگر قبولی شما در دانشگاه را تبریک می گویم و از پروردگار عالم موفقیت روز افزون شما را خواهانم. این توضیح را نیز اضافه نمایم که از آنجا که فکر کردم شما تنها مخاطب این نامه نیستید، نامه را از این طریق به دستتان رساندم!
محمد حسین بلاغی 1396/9/7 [ سه شنبه 96/9/7 ] [ 2:35 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |