سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حضرت عشق جل جلاله
 

موج گرانی های اخیر، تقریبا از گران شدن کنجاله سویا و گوشت مرغ شروع شد. گرانی کنجاله ناشی از این مساله بود که این کالا یک وارد کننده انحصاری دارد که کنجاله را به قیمت کیلویی هفت صد تومان خریده بود و چند کشتی روی آب داشت و قاعدتا باید کیلویی حدود نهصد تومان می فروخت. اما او گفت می خواهد کیلویی هزار و هشتصد تومان بفروشد و دولت هم چاره اش نکرد و این، آغاز گرانی ها بود.

به نظر شما اگر افرادی که با سرمایه داران می خواهند روی هم بریزند و سرمایه داران بخاطر حضورشان قیمت ها را کم می کنند تا رای جمع کنند و عوام فریبی کنند،  اگر چنین افرادی رئیس جمهور شوند، نفوذ سرمایه دارانی که اینگونه نفوذهای غیر قانونی در سیاسیون و ادارات دولتی دارند، کمتر می شود یا بیشتر؟!

ممکن است به طور موقتی قیمتی کم شود. اما این مساله ، یعنی نفوذ سرمایه داران در کشور، در بلند مدت به نفع ملت است یا به ضرر؟!!

آیا چنین اقتصادی همان اقتصاد سرمایه داری نیست که دنیا را بلعیده؟!

رفتن به دامن اقتصاد سرمایه داری همان چیزی است که سیستم سرمایه داری جهان می خواهد و اصلا چون تا کنون ما زیر بار نرفته ایم ما را تحریم می کنند و ... .

انقلاب شد تا این نشود، نه اینکه تازه برسیم به اینکه باید این شود!!


[ جمعه 92/2/27 ] [ 10:14 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]

در اینکه گرانی ها به مردم فشار می آورد، شکی نیست .

در اینکه مشکل عدم نظارت در کشور وجود دارد شکی نیست.

اما این، یکی از مشکلات کشور است

فراموش نکنیم که گاهی یک مشکل فرهنگی که ایجاد می شود مثل سنگی است که دیوانه ای در چاه انداخته و بیرون آوردنش هیهات است

من به کسی رای می دهم که علاوه بر دغدغه اقتصادی، دغدغه فرهنگی هم داشته باشد.

فرهنگ که می گویم صرفا منظورم مثلا حجاب نیست. ما بدون تعارف، در فرهنگ عمومیمان مشکلات زیادی داریم.

از پارک دوبل و سوبل و چوبل ها ... می توان فهمید که چقدر به حقوق یکدیگر احترام می گذاریم!!

چند روز قبل در موضوع حجاب مطالعه می کردم.

افرادی کارهای علمی مختلفی در مورد حل مشکل بد حجابی انجام داده اند.

اما اگر قوه اجرائی کشور، بدحجابی را دغدغه نداند، این کارهای علمی صرفا در کتابخانه ها خاک می خورد!


 


[ چهارشنبه 92/2/25 ] [ 11:26 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]

هندوها به قانونی معتقد اند به نام «کارما» به معنای کردار . می گویند انسان، نتیجه اعمال خود را در دوره های بازگشت مجدد خود در این جهان می بیند.کسانی که کار نیک انجام داده اند در مرحله بعد، زندگی مرفه و خوشی دارند و آنان که کار بدی انجام داده اند در مرحله بعد، با بینوایی و بدبختی دست به گریبان اند .

توضیح،‌اینکه: هندوها بت پرست اند و اعتقادی به جهان آخرت و حساب و کتاب اعمال در آن جهان، ندارند. بلکه می گویند انسان وقتی می میرد، روح او در یک چیز دیگر حلول می کند که آن چیز طبق آنچه در پایین می آید ، می تواند متفاوت باشد.

 به عقیده برخی تناسخیان ، بازگشت انسان ها ممکن است به یکی از چهار صورت زیر باشد:

رَسخ، یعنی حلول روح شخص متوفی در جمادات.

فَسخ، یعنی حلول روح شخص متوفی در نباتات.

مَسخ، یعنی حلول رو ح شخص متوفی در حیوانات.

نَسخ، یعنی حلول روح شخص متوفی در انسانها(تناسخ).

البته در مورد انسان ها هم عقیده دارند که آنها، در چهار طبقه خلق شده اند :

روحانیان

شاهان و شاهزادگان و جنگاوران

بازرگانان و دهقانان

کارگران

می گویندمعاشرت افراد یک طبقه با طبقات دیگر، شرعا و عرفا ممنوع بوده و به خصوص طبقه اخیر که هر گونه تماس حتی نگاه کردن افراد طبقه بالا به این گروه گناه کبیره شمرده می شود!!

طبقه دیگری دارند بعداز این طبقات، به نام نجس ها که می گویند اگر کسی چشمش به آنها افتد، باید غسل کند تا پاک شود!!

هندوها معتقد اند آدمی همواره در گردونه تناسخ، و تولد های مکرر در جهان پر از رنج و بلا گرفتار است و فقط با ریاضتهای سخت و کارهای عجیب و غریبی که می گویند ، می تواند به «نیروانا» برسد و از این گردونه خارج شود و به آرامش برسد.

نقد تناسخ:

اولِ مطلب، اینرا عرض کنم که همه گروه های مسلمین تناسخ را مردود می دانند.

همان سیستم ناعادلانه تناسخ، می تواند دلیلی بر ابطال آن باشد. سیستم جهان بر عدالت بنا شده و هر بی عدالتی پاسخش در این دنیا یا آن دنیا داده می شود .

از اینها گذشته، تناسخ،‌از نظر فلسفی، مشکل دارد و محال است . چون نمی شود روحی که به تکاملاتی رسیده است دوباره از آن تکاملات جدا شود و به حالت بدون آنها باز گردد.

یعنی مثلا وقتی بچه ای متولد می شود چیزی نمی داند. بعد رشد می کند و می شود استاد دانشگاه. بعد می میرد و دوباره بخواهد به صورت جنینی که چیزی نمی داند متولد شود ، امکان ندارد.

تناسخ، اشکالات متعدد دارد که به همین مقدار در اینجا اکتفا می کنیم. 

 


[ سه شنبه 92/2/24 ] [ 3:55 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]

کاری که معاویه کرد را شیعیان ابی سفیان، کامل کردند.

نبش قبر کسی که معاویه او را شهید کرده بود.

اهل سنت متوجه باشند که اینها چه قومی اند!!

اگر به حکومت برسند به شما هر رحم نخواهند کرد.

البته شکی نیست که اینها سنی نیستند.

واقعا مایه ننگ مسلمین است که با پول خود مسلمین و نیروی خود مسلمین ، خودمان را می کشند و چتر امنیتی اسرائیل را می گسترانند!!

علتش هم فقط حماقت این جماعت خشک مغذ است که از اسلام، آنچه با ذاتشان متناسب است یعنی جنایت، برداشت می کنند.

مقبره حجربن عدی قبل از تخریب

مقبره حجربن عدی بعد از تخریب


[ سه شنبه 92/2/17 ] [ 6:8 صبح ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]

 

حتما توجه کردید که وقتی این عربهای مفت خور نادان به برخی کشورهای اروپایی یا آمریکا سفر می کنند لباس عربیشون به کت و شلوار و کراوات تبدیل می شه

امیر قطر در آمریکا:

امیر قطر در امریکا

تحلیل شما از این ماجرا چیه؟!!

خیله جالبه ها!!

خلاصه که لختشون می کنند!! 

رابطه با آمریکا یعنی همین دیگه...

نکته:

منظورم در جمله اول که نوشته ام عربهای مفت خور نادان، فقط همان عربهای مفت خور نادان هست؛ نه سایر عربها و اصلا عرب و فارس و ترک و لر و... در این مسائل فرقی نمی کنند و در میان همه اقوام، چنین افرادی پیدا می شوند. مثل همین زن امیر قطر که ایرانی هست و اهل شیرازه!! ولی می بینید که چطور به همه فرهنگش پشت کرده و...!


[ جمعه 92/2/13 ] [ 9:22 صبح ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]

 

تو یک گاوچران واقعی هستی!!

این، جمله ای است که بارها در فیلم ها یا کارتون های آمریکایی شنیده اید.

برای آمریکایی های امروز نمی دانم.

اما این یک مساله قطعی است که دورانی در آمریکا بوده که گاوچرانی یک ارزش تلقی می شده است.

دوستان توجه دارند که در ایران ما هیچوقت چنین چیزهایی ارزش تلقی نمی شده است. مثلا هیچوقت چوپان بودن، ارزش نبوده. بلکه همیشه علم آموزی ارزش بوده و عالمان، انسانهای ارزشمند جامعه شمرده می شده اند؛ نه گاوچرانان و گردن کشان و ظالمان !!

البته از این جمله آخر، این مساله تلقی نشود که هر کس گاوچران بود ، لزوما با ظالمان در یک رتبه است. بلکه رتبه انسان به انسانیتش است، نه به عنوان و پست و مقامش . بلکه این جمله ، فرهنگ آمریکایی را می رساند که هرچه قالتاق تر باشی، بافرهنگ تری!!

 

 

 


[ دوشنبه 92/2/9 ] [ 9:33 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]

الان حدود یک هفته است که مودمم خرابه و اینترنت ندارم.

کم کم دلم برای دوستان اینترنتی تنگ نمی شود!

کم کم احساس نیاز به چک کردن ایمیلم پیدا نمی کنم!

کم کم احساس نمی کنم که باید مطلب جدیدی در وبم بگذارم!

چقدر خوب است که انسان به اینترنت و اونترنت و موبایل و تلوزیون و تلفن و... دسترسی نداشته باشد.

چقدر کارهای اضافی بر سر خود ریخته ایم و راه فرار از آنها را نداریم و روز به روز احساس نیاز بیشتری به آنها می کنیم.

ای کاش می شد برگردیم به همان دورانی که اکثر مردم تمام عمرشان را در یک روستا به سر می بردند!

اما ...

این مطالب مربوط می شود به آرامش قبل از تعمیر مودمم!!


[ پنج شنبه 92/2/5 ] [ 11:17 عصر ] [ محمدحسین بلاغی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 48
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 334304





Powered by WebGozar